پنج شنبه 6 دی 1403

موقعیت فعلی: بخش مطالب و مطالب (برگشت به لیست)


خاطرات سفر به هند

نظرات خوانندگان(1)  

خاطرات سفر تبلیغی به شهر حیدراباد و دهلی  

بسمه تعالی
خاطرات سفر تبلیغی به کشور هند دررمضان سال 1390 
نام هند خواسته یا ناخواسته ما را با مجموعه ای از ذهنیات همراه می سازد کشوری که سالیان سال رنج استعمار انگلیس را کشیده است و مردمی سخت رنجور وبسیاری فقیر که با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد ودویست میلیون نفر بعنوان دومین کشورپر جمعیت جهان خود را به جهانیان معرفی می کند کشوری که به کشور ادیان معروف است و ادیان مختلف اعم از هندو و بودائی وسیک ،مسلمان و مسیحی به همراه فرقه های نوظهوری مانند اشو و سای بابا و دیگر فرقه ها ی انحرافی وصوفی فضای دینیش را مالامال از تنوع و پراکندگی اعتقادی نموده است ، کشوری که با شنیدن نام ان به یاد مرتاض ها و کارهای عجیب و غریبشان می افتیم و کشوری که نامش ما را با خاطرات فیلم های هندی خانوادگی که تاکنون دیده ایم و صنعت عظیم فیلمسازی بالیودیش که دومین قدرت فیلم سازی جهان بعد از هالیود است همراه می سازد و چهره هایی مانند امیتاب باجان و پاشا خان و سلمان خان را در اذهان یاداور می گردد و سرانجام کشوری که از لحاظ شخصیت های سیاسی با جواهر لعل نهرو و گاندی ها به جهانیان شناخته می شود و برای سیاستمداران هند امروز میراثی کهن از تاریخ و سیاست و اندیشمندی را بعنوان افتخار هندی بودن به ارمغان می اورد و بزرگترین دمکراسی و نظام حزبی جهان را بوجود اورده است ،کشور هند در ۱۵ اوت ۱۹۴۷ با مبارزات رهبرانی مانند نهرو ،گاندی استقلال خود را بدست اورد از لحاظ تنوع و ترکیب دینی حدود ۸۰٫۵٪ مردم هند پیرو آئین‌های هندو و حدود ۱۳٫۴٪ مسلمان هستند. هند همچنین بیش از ۲٫۳٪ مسیحی و ۱٫۹٪ سیک دارد. هند اگرچه زادگاه آئین بودا بوده، اما جمعیت بودائیان هند در حال حاضر تنها حدود ۰٫۸٪ برآورد می‌شود. علاوه‌بر آن پیروان آیین جینیسم۰٫۸٪ و مجموع پیروان دین زرتشتی، یهودی، بهایی و بقیه مذاهب ۰٫۴٪ می‌باشد
قبل از شروع خاطرات این سفر نامه را با آخرین یادداشت بجا مانده از مهاتما گاندی آغاز می کنم ، که برای ساختن جهانی نو و عاری از خشونت هفت نکته کلیدی را مطرح می کند که با نفی ان زندگی شرافتمندانه تحقق می یابد و این عظیمترین سرمایه ایست که جهان امروز از لحاظ گفتاری از او به یادگار دارد.
ثروت اندوزی بدون کار
لذت جویی بدون وجدان
دانش بدون شخصیت
تجارت بدون اخلاق
علم بدون انسانیت
پرستش فاقد از خودگذشتگی
سیاست بدون قانون و قاعده
این هفت نکته آنهم در پایان زندگی مردی که سرنوشت هند  را تغییر داد بدین معنی است که او خیلی بیشتر از آنکه قدرت را برای ارضای نفس خویش بخواهد تنها وسیله ای برای برقراری آرامش و سعادت انسانها می دانست
آشنایی با شهر حیدراباد
کشور هند دارای 28 ایالت می باشد وشهر حیدر اباد مرکز ایالت اندراپرادش هند می باشد که این ایالت دارای 80 میلیون جمعیت است که 30 درصد جمعیت ایالت مسلمان هستند و شهر حیدر اباد مرکز این ایالت حدود 8میلیون نفر جمعیت دارد که 50 درصد مسلمان هستند و حدود سیصد و پنجاه هزار نفرشیعه دارد سابقه حضور پانصد ساله ایرانیان در شهر حیدر اباد تاثیر خود را در فرهنگ و معماری و مذهب این منطقه بر جا گذارده است بقدری این شهر با فرهنگ و هنر ایرانی قرابت دارد که به اصفهان نو معروف می باشد ،منطقه جنوب هند که این شهر نیز در ان واقع شده در گذشته تحت عنوان دکن شناخته می شده که سه ایالت جنوبی هند را در بر می گرفته است و بعد از فتح این مناطق توسط سلطان محمود غزنوی بطور مستقل ایرانیانی در منطقه دکن قدرت یافتند خانواده بهمنی ها که از تبار ایرانی بوده اند و فرهنگ و زبان ایرانی را در دکن توسعه دادند در قرن 8 تا 10 حاکم بوده اند و بعد از انها سلسله قطب شاهیان بودند که دویست سال حکومت از قرن 10تا قرن 12 قمری داشته اند که مرکز انها در قلعه گلکنده بوده که یکی از مراکز دیدنی حیدر اباد است و گفته می شود الماس کوه نور که توسط نادر به ایران برده شد و الان در موزه انگلیس است از همین منطقه گلکنده بوده است و سلطان قلی همدانی که از قبیله اق قویونلوها بوده و همدانی است و به هند مهاجرت کرده بودند بعدها توانستند بر این منطقه مسلط و سلسله قطب شاهیان را ایجاد نمایند و شهر جدید حیدر اباد را وی ایجاد نمود ه است ، وی زمان به قدرت رسیدن شاه اسماعیل صفوی در ایران او را مرشد خود خواند و بنام او خطبه می خواند وحکومت انها تا زمان اورنگ زیب که از سلسله گورگانیان و اصالتا مغولی بوده ادامه داشته و توسط انها در سال 1066خاتمه یافته است
روز پرواز من به حیدراباد سه شنبه 16 اگوست برابر با 25 مردادماه 1390 و ساعت پرواز ده و نیم شب به مقصد دوبی است پرواز سر ساعت انجام گرفت و ساعت بیست دقیقه بامداد به وقت دوبی وارد فرودگاه بین المللی دوبی شدم وتا ساعت سه و چهل و پنج دقیقه که پرواز بعدی به مقصد حیدر اباد انجام خواهد گردید باید در فرودگاه منتظر باشم،فرودگاه مجلل و بزرگ دبی نشان تلاش ومدیریت بسیار خوب اماراتی هابرای جلب منافع و پرستیژ بین المللی است مسافر وقتی به فرودگاه دوبی وارد می شود عظمت کار اماراتی ها را بهتر می فهمد که چگونه جایگاهی را که ما برای ترانزیت حمل و نقل هوائی باید در منطقه می داشتیم اینها تصاحب کرده اند و تقریبا به همه جهان پرواز دارند و مسافرین برای جابجائی و ترانزیت به هر نقطه از جهان خطوط هوائی امارات را انتخاب می کنند و الحق که امکانات پروازی و هواپیماهائی که استفاده می کنند قابل مقایسه با هواپیماهای ما نیست البته واقفیم که این ضعفی که ما در این بخش داریم بدلیل شرایط تحریم غرب علیه ایران بعد از انقلاب اسلامی و جلوگیری از ایفای نقش ایران در زمینه های مختلف در منطقه هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی است ،پرواز به حیدراباد ساعت سه و چهل و پنج دقیقه بامداد بود و طول پرواز از دبی به حیدر اباد حدود سه ساعت و نیم ، ساعت 9صبح در فرودگاه حیدراباد به زمین نشسیتیم ساعت در ایران یک ساعت تقریبا عقب تر است در بدو ورود به این شهر انچه چشم نوازی می کند فضای بسیار دلنشین ناشی از طبیعت سبز است که به برکت نزولات اسمانی همه جا را فرا گرفته است مانند شمال ایران همه جا سر سبز است و اب وهوای بسیار لطیف که در ایام مردادماه وجود دارد و این شرایط طبیعی حال و هوای خاصی به مسافر غریب می دهد، در فرودگاه یک نفر هندی بنام صدیق که راننده کنسولگری است به استقبالم امده بود و مانند پاکستان که فرمان ماشینها در سمت راست قرار دارد رانندگی در مسیر 30 کیلومتری تا مرکز شهر برای ما که عادت کرده ایم از راست حرکت کنیم خیلی عجیب می نماید در مسیر راه از روی پلی عبور کردیم که به گفته راننده 12 کیلومتر است و از مرکز شهر تا فرودگاه ادامه دارد و در مدت سه سال ساخته شده و بنام یکی از نخست وزیران متوفی هند ناراسیمها رائو می باشد که برایم جالب بود که چنین پلی را به طول 12کیلومتر در این مدت زمان کم ایجاد کرده باشند انچه از منظر شهر ی در کنار سرسبزی شعف انگیز در بدو ورود به حیدراباد نظر بیننده را جلب می کند تراکم جمعیت و شلوغی و عقب ماندگی که از نوع ساختمانها وبعضی ماشینها و ریکشاها(موتور سه چرخ) ونوع اسفالت جاده ها و بهداشت عمومی بسیارضعیف هویداست و مفهوم ورود به هند را بالعیان ملموس می نماید راستش را بخواهید با کمی تفاوت حس جهان سومی را بعنوان درد مشترک در فضای شهر درک می کنیم در طول مدت حضور در حیدر اباد میهمان کنسولگری هستم که در سال 1350 بعد از سفر محمد رضاشاه به حیدر اباد و درخواست ایرانیان مقیم تاسیس شده و در حال حاضر ساختمان قدیمی تخریب و ساختمان جدید و نسبتا زیبائی بنا گردیده است سرکنسول محترم از من به گرمی استقبال نمودند و در خصوص وضعیت کلی شهر و برنامه ی تبلیغی با همدیگر گفتگوکردیم بعد از ظهر با یکی از کارشناسان فرهنگی کنسولگری که روحانی و هندی است و 12 سال در ایران طلبگی خوانده صحبت کردیم اطلاعاتی در مورد وضعیت شیعیان و علمای موجود داد که تاسف بار بود ، مردم اطلاعات درستی از فرهنگ تشیع ندارند وبدعت و خرافات زیادی بنام دین رایج است حتی بدلیل زندگی مشترک با هندو ها بسیاری از اداب هندوها در بین شیعیان با مراسم دینی وارد شده است و متاسفانه علما موجود هم تلاشی برای مبارزه با خرافات نکرده اند و در حال حاضر روحانیون موجود به دو گروه اقلیت و اکثریت تبدیل شده اند که گروه اکثریت همان علمای مسن و سنتی هستند وغالبا از تحصیلکرده های نجف و گروه دوم نسل جوان که تحصیل کرده قم هستند و حدود ده نفری از اجتماع حدودا چهل نفری روحانیون هستند که سعی می کنند تحولات مثبتی از لحاظ فکری ایجاد کنند ولی با مقاومت سایر روحانیون سنتی روبرو هستند که اجازه حضور رسمی و فعال را از اینان سلب نموده است مجموعه اطلاعاتی که از وضعیت شیعیان اینجا بدست می اید نشان می دهد که شاید نسبت به فرهنگ دینی در مقایسه با ایران یک قرن عقب تر باشند و بسیاری از مطالبی که مرحوم دکتر شریعتی در کتابهایش برای رصد ایران در دهه 30 و 40 مطرح می کرد ظاهرا بیشتر با وضعیت شیعیان اینجا سازگار است و همه چیز در عزاداری خلاصه می شود و علمای موجود سنتی هم بیشتر همان اوصافی را دارند که دکتر در کتابهایش ذکر کرده است مراسم قمه زنی به شدت رایج است و همین افعال جایگاه تشیع را نسبت به سایر فرق بشدت کاهش داده و متهم به تحجر و عقب ماندگی نموده است شب اول افطاری میهمان سرکنسول بودیم و غذای هندی معرف به تندوری چیکن وگارلیک کباب با برنج غذائی است که بر سفره افطار است که طبیعی بود که این غذاهای هندی فلفل زیاد دارد و لی غذای قابل قبولی بود روز دوم حضور در حیدراباد برنامه های شب قدر را برنامه ریزی کردیم و شب جمعه در انجمن اسلامی دانشجویان برای بچه های دانشجو سخنرانی داشتم و بعد هم دعای کمیل خواندیم با فرا رسیدن شب های قدر برنامه های بسیار خوبی را تدارک دیدیم نسبتا استقبال خوب بود حدود 150نفر جمعیت دانشجو و خانواده ها بودند،  شب بیست ویکم قبل از برگزاری مراسم 2 نفر از بچه های دانشجو امدند سوالاتی پیرامون مسائل سیاسی داخلی و تشکیل حکومت اسلامی داشتند که جلسه خوبی با انها داشتم مراسم شب قدر هم الحمدللله بخوبی برگزار شد روز پنجشنبه یکی از دانشجویان به سراغم امد که دارای گرایشات بودائی بود و حدود سه ساعت با همدیگر صحبت کردیم امیدوارم توضیحاتم در مورد اسلام توانسته باشد برداشتهای غلط او از اسلام و قران را برطرف نموده باشد روز شنبه از دریاچه حسین سکر Hussain Sagar دیدن کردیم این دریاچه در حال حاضر در میان شهر حیدرآباد قرار گرفته در زمان محمد قلی قطب شاه توسط حسین شاه ولی از عالمان دربار قطب شاهیان با هدف جمع‌آوری و استفاده از آب‌های منطقه کوهستانی شمال غرب حیدرآباد طراحی گردید. در حال حاضر این دریاچه تنها به عنوان محلی برای تفریح مردم شهر مورد استفاده قرار می‌گیرد و آب آن به هیچ وجه قابل شرب نیست. در مراسم گانپاتی فستیوال گانش GANESH از اعیاد هندو‌ها که در اوایل شهریور ماه هر سال برگزار می‌شود، هزاران مجسمه گچی، سیمانی و گلی کوچک و بزرگ در این دریاچه ریخته می‌شود که این امر موجب آلودگی بیشتر آب آن می‌شود. لازم به ذکر است در سال ۱۹۹۲ مجسمه بزرگ سنگی بودا در وسط این دریاچه نصب گردید و در اطراف آن مجموعه‌ای تفریحی در نظر گرفته شده‌است که این موضوع از این جهت جالب است که در این شهر بودائی زیادی وجود ندارد ولی مسئولان شهری به منظور جذب توریست از کشورهای چین و ژاپن و مناطق مختلف هند این مجسمه را در وسط رودخانه قرار داده اند تا زمینه ای برای جذب توریست و مناع مالی باشد بعد از دیدن دریاچه رفتیم از معبد هندو ها بنام برلا مندیر دیدن کردیم عجیب است در این دنیای ما هر جماعت نیاز به پرستش را بگونه ای رقم زده و دیدن انتخاب انحرافی هندو ها که از نظر ما نوعی بت پرستی است بسیار تامل برانگیز است این معبد توسط گاندی افتتاح شده وساخت ان به مدت ده سال طول کشیده از محل ورودی باید بدون کفش وارد شویم ساختمان معبد بسیار رفیع و از نظر معماری زیبا طراحی شده وارد قسمت اصلی شدیم افراد به صف وارد می شوند و در قسمت اصلی معبد پیشوای هندو مایعی به رنگ اب را که نمی دانم به چه دلیل مقدس است با یک قاشق به افراد می دهد البته بعدا متوجه شدیم که داخل ان اب مقداری از ادرار گاو وجود داشته که برای تبرک هندوها ان را می خورند و بر سر و روی خود می پاشند ، هنگام خروج از معبد هم مایعی زرد رنگ بود که افراد مقداری از ان را بر وسط پیشانی مانند خال می گذاردند قسمت های دیگری نیز بود مجسمه هایی که بعنوان خدایان به انها احترام می گذارند و در نوع خود دیدن این صحنه ها و افراد بیشماری از انسانها که با توجهی خاص در برابر این مجسمه ها احترام می گذارند عجیب است بعد از معبد رفتیم به محلی بنام عاشورا خانه که در واقع همان حسینیه های خودمان است در حیدر اباد مردم اعم از سنی و شیعه به امام حسین و عزاداری بسیار معتقدند و عاشوراخانه ها در ایام محرم بسیار پررونق و مراسمها بسیار دیدنی است و دولت هند روز عاشورا را جزء تعطیلات رسمی خود اعلام نموده است در شهر حیدرآباد ۱۱ هزار عاشورخانه وجود دارد که ۵ هزار از آن‌ها در اختیار شیعیان و ۶ هزار آن در اختیار اهل سنت است و در حال حاضر تحت نظارت سازمان اوقاف ایالت آندرا پرادش می‌باشد. تاسیس این عاشورخانه‌ها به زمان سلطان ابراهیم قطب شاه یعنی سال ۱۵۷۸ م برمی‌گردد که سنت برگزاری مراسم اربعین امام علی و عزاداری شیعیان برای امام حسین  در حیدرآباد مرسوم شد. در این زمان عاشورخانه‌های متعددی تاسیس شد تا در آنها مردم در ایام محرم به عزاداری بپردازند از دیگر مکانهایی که دیدن کردم چهارمنار و مکه مسجد بود که از اثار بسیار ارزشمند دوران حاکمیت ایرانیان در حیدراباد می باشد و از زیبائی خاصی برخوردار است و تقریبا در مرکز شهر ومحل اصلی بازار ومراجعات مردم است و معماری سنتی اسلامی در ان مشهود است وشاید بدلیل وجود همین مجموعه است که این شهر به اصفهان نو معروف است زیرا یاداور میدان نقش جهان و نوع معماری و در کنار هم بودن مسجد و بازار و حتی بیمارستان در یک مجموعه می باشد برای افطار برنامه ملاقات با یکی از علمای شیعه مطرح در حیدر اباد را داشتم که هنگام نماز جماعت به بیت ایشان رفتم استقبال بسیار گرمی کردند و حتی اقامه نماز جماعت مغرب و عشا را به من سپردند و انگونه که بیان داشتند در تمام ماه رمضان در منزلشان افطاری می دهند و ما امشب میهمان سفره افطار ایشان هستیم که البته غذای افطاری هندی و با مذاق ما نمی سازد ولی چاره ای نیست باید مذاقمان با فلفل های متنوع غذاهای هندی اشنا گردد ایشان به سلطان العلما در حیدراباد مشهور است و از شخصیت هایی است که حدود 12 سال در نجف بوده و گویا از محضر درس امام نیز در نجف بهره برده و انگونه که خودشان بیان داشتند در حیدراباد انقلاب اسلامی و شخصیت امام را به مردم معرفی کرده اند از فعالیت وهابیت در حیدراباد و زمینه سازی برای از بین بردن فضای صمیمی روابط علمای شیعه و سنی در اینده نگران بودند دیدار بسیار صمیمانه و خوبی بود .
روز جمعه به مسجد امام علی رفتیم و در نماز جمعه شرکت نمودیم امام جمعه روحانی است بسیار مسلط و با حرارت سخنرانی می کند و زبان فارسی را بدلیل تحصیل در ایران بخوبی صحبت می کند مجبور شدم نماز عصر را بدلیل اصرار ایشان امام جماعت شوم سرکنسول محترم هم در این اجتماع برای روز قدس صحبت کردند و مراسم بسیار خوبی بود
روز شنبه رفتیم فروشگاه هایپر سیتی که از همان نوع فروشگاههایی بود که نمونه ان را در اروپا و برخی کشورهای دیگر دیده ام که از شیر مرغ تا جان ادمیزاد پیدا می شود جای این نوع فروشگاهها در ایران خالی است و چه خوب می شد ثروتنمدان ایرانی با سرمایگذاری در این نمونه کارها خلا وجود این فروشگاهها را پر می کردند تا وقت مردم برای خرید نیازهایشان کمتر هدر رود ، شنبه شب مراسم افتتاح یک نمایشگاه قران در موزه سالار جنگ بود که باتفاق سرکنسول رفتیم و ایشان نمایشگاه را افتتاح کردند افطار میهمان یکی از نوادگان موسس موزه که به انها نواب می گویند بودیم غذاها هم همان غذاهای پر از فلفل ولی ظاهرا یک مقدار عادت کرده ایم بهر حال با همه فلفل هایی که غذای معروف به بریانی گوشت داشت خوردیم قرار شد روز بعد برای بازدید از قسمت های موزه بیائیم که روز یکشنبه رفتم بازدید موزه بسیار جالبی بود که ظاهرا بزرگترین موزه در جنوب هند است و از هند و اسیا و شرق دور و حتی ایران اثار زیادی دارد چند اثر جالب این موزه که منحصر به فرد بود عبارتست از:
1-   مجسمه ربکا که یک مجسمه ساز ایتالیائی بنام بنزونی ساخته است که تمام مجسمه از سنگ مرمر سفید است ولی لباسی حریر مانند بعنوان پوشش روی بدن این تندیس زن وجود دارد که واقعا تصور می شود حریر واقعی است در حالیکه سازنده مجسمه نهایت هنر مندی را در ایجاد ظرافتهای یک پارچه حریر با همه چین وچروکش در سنگ ایجاد کرده که جزء غرائب است
2-   مجسمه دو چهره که از روبرو چهره یک مرد و از پشت سر که در اینه پشت ان مشخص است چهره یک خانم است
3-   دو نقاشی از ونیز که از هر طرف که به این نقاشی نگاه کنی کوچه نقاشی شده به سمت بیننده است و بسیار شگفت انگیز به نظر می رسید
4-    در سالن وسط موزه یک ساعت بزرگ قرار داده شده که توسط انگلیسیها در قرن 19 ساخته شده و راس هر ساعت مجسمه ای از داخل ان بیرون می اید و زنگ مخصوصی را بصدا در می اورد و بر می گردد و درب بسته می شود جمعیت زیادی فقط برای دیدن این ساعت در سالن می نشینند تا این صحنه را مشاهده کنند
5-   در یکی از سالن ها اینه ای محدب نصب شده که درب جهت موازی خود را نشان می دهد که این حالت عادی نیست و تعجب اور است
6-   در یکی از سالن ها اشیاء متعلق به تیپو سلطان پادشاه شهر میسور هند که با انگلیسیها جنگید قرار داده شده بخصوص مبل ساخته شده از عاج فیل
بعد از ظهردوشنبه برنامه ملاقات با یکی از روحانیون هندی را داشتم که حدود 13 سال در ایران تحصیل کرده ودروس حوزه را تا خارج خوانده است فردی بسیار فعال که به معنای واقعی کلمه مسئولیت شناسی و سوز داشتن را در گفتارش و دغدغه هایش احساس کردم و از سرمایه های اینده تشیع حیدراباد می توان او را محسوب کرد اطلاعات بسیار بالا به همراه انگیزه فوق العاده از ویژگی های ممتاز این فرد است در حال حاضر یک بیمارستان با کمک 12 نفر از سرمایگذاران شیعه تاسیس کرده و در صدد ایجاد دانشکده و کارخانه و سایر فعالیتها برای نجات شیعیان حیدر اباد از وضع موجود است گزارش او از وضعیت اسفناک شیعیان و فقر موجود واستضعاف فکری و فرهنگی و عدم اقدام عالمان پیشکسوت برای رفع مشکلات و شکاف و تفرقه بین عالمان از دردها و رنجهایی بود که بیان ان واقعا لحضات تلخی را رقم زد او پرده های اتاق خود را کنار زد و از پنجره اتاقش اثار تاریخی موسوم به قلعه گلکنده را که بیانگر حاکمیت چند قرنی شیعیان بوده به من نشان داد و گفت ما که روزی در حیدراباد حاکم بودیم ببین امروز به چه دوران تاسفباری رسیده ایم گفته های او تامل برانگیز بود او مدعی بود ما دنبالرو راه ولایت و رهبری ایران هستیم و امروز تنها زعیم امت اسلام رهبر ایران است و کسانی که این حقیقت را قبول ندارند و به هیچکدام از ارمان های امام خمینی و رهبر انقلاب ایران شامل مبارزه با اسرائیل و دفاع از حقوق فلسطین و حمایت از نهضت بیداری اسلامی وشعار وحدت شیعه و سنی اعتقاد ندارند نمی توانند در جریان انقلاب اسلامی باشند و مسئولان ایرانی نیز باید این خط را در جنوب هند بشناسند و به حمایت از ان بپردازند صحبت های او من را قانع نمود که او وجمع روحانیون جوانسالی که در حلقه او هستند تنها جریانی هستند که می توانند اینده تشیع را در حیدر اباد مدیریت نمایند وحقیقت گوئی و حقیقت محوری از گفتار و رفتارشان هویداست و همان درد روشنفکری را دارند که علمای اصیل و دردشناس در هر جامعه اسلامی باید انگونه باشند با او خدا حافظی کردم وبه او بر اساس بشارت قرانی اطمینان دادم که اگر راه خود را ادامه دهند و متمرکز کار کنند وروی نسل جوان برنامه ریزی نمایند اینده از ان انان و نصر و پیروزی بدلیل اخلاصی که دارند انان را همراه خواهد بود روز اخر حضور در حیدراباد مصادف با روز عید فطر در حیاط کنسولگری نماز عید را خواندیم و بعد از ظهر ساعت 15/4 پرواز برای دهلی داشتم .
دهلی پایتخت هند آمیزه ای از سنت و مدرنیسم
شهر دهلی با بیش از ۲۲ میلیون نفر جمعیت یکی از بزرگترین شهرهای هند است و با قدمتی افزون بر ۵۰۰۰ سال به همراه دمشق و بنارس از قدیمی‌ترین شهرهای جهان محسوب می‌شود.از سال ۱۷۷۲ تا ۱۹۱۱ شهر کلکته پایتخت هندوستان بود ولی به خاطر مرکزیت دهلی، جرج پنجم بریتانیا، که در دههٔ ۱۹۰۰ پادشاه هند به‌شمار می‌آمد پایتخت را از کلکته به دهلی نو منتقل کرد طراحی و احداث دهلی نو بلافاصله پس از استقرار حکومت انگلیسی‌ها، توسط یک معمار برجسته انگلیسی به نام «ادوین لوتینز» در جنوب دهلی آغاز گردید. دهلی نو پس از استقلال هند به‌عنوان پایتخت هند معرفی گردید دانستن این نکته نیز جالب است که دهلی اولین پایتخت حکومت مسلمانان از قرن دوازده تا ۱۹ میلادی بوده و طی قرون متمادی، جنگها و ویرانیهای فراوانی را به خود دیده‌است که از مهمترین آنها حمله تیمور و نادر شاه به این شهر را می‌توان نام برد. تخت طاووس و الماس معروف دریای نور از غنائم با ارزشی است که از این شهر به ایران منتقل شده‌است. پرواز من به دهلی  حدود سه ساعت طول کشید ،در مدت اقامت در دهلی میهمان خانه فرهنگ جمهوری اسلامی هستم و قرار است چند روز در دهلی باشم ، از مسیر فرودگاه به سمت داخل شهر جلوه خوبی از یک شهر تمیز و مدرن دیده می شود اما انگاه که به دهلی قدیم می رسی هند واقعی را با تراکم جمعیت و مظاهر عقب ماندگی رویت خواهی کرد دهلی و سایر شهرهای هند نماد تضاد سنت و مدرنیسم است از یک طرف مدرنترین ماشینها و بناها و از طرفی گاری و گاو و دوچرخه های باربر همه با هم در برخی جاها دیده می شوند روز اول سفر به دهلی به اتفاق دو نفر از دوستان روحانی بهred ford رفتیم این قلعه بزرگترین مرکز جلب توریست در دهلی است. دستور احداث این قلعه را شاه جهانيكي از شاهان گورکانی، وقتی که پایتخت خود را از آگرا به دهلی تغییر داد ، صادرکرد. ساخت آن نه سال به طول انجامید و در سال ۱۶۴۸ تکمیل شد. این قلعه به وسیلهدیواری از سنگهای قرمز رنگ محصور گشته که طول آن 5 کیلومتر و ارتفاع آن از ۱۶ تا ۳۳متر متغیر است. این بنا شامل بخش‌ها و اجزاء مختلفی است که شامل تالارها ، ایوان هاو بناهای گوناگون خصوصی و عمومی باشکوه و زیبا است و  نشان قدرت مسلمانان و فرهنگ ایرانیان در این دیار کهن است و در ان بوی ایران استشمام می شود و بعد از دیدن قلعه به معبد جینیست ها رفتیم که رهبر این ائین مهاویرا است و برخی از رهبران این ائین معتقدند باید از همه تعلقات مادی جدا شد حتی از پوشیدن لباس خودداری می کنند و لذا بصورت برهنه و لخت مادر زاد در هند زندگی می کنند که تصاویری که در داخل معبد بود کاملا بر این امر شهادت می داد بعد از معبد جین ها به جامع مسجد رفتیم مسجد جامع دهلی یا جامع مسجد، که در گذشته به نام «مسجد جهان نما» شهرت داشته ازبزرگترین مساجد هندوستان و از باشکوهترین مساجد در جهان اسلام است. این بنا بهدستور شاه جهان سازنده تاج محل در سال ۱۶۵۶ میلادی ساخته شده است. این مسجد کهروبروی قلعه سرخ، در قسمت دهلی قدیم قرار دارد، یکی از مراکز مهم مسلمانان هند بهشمار می‌رود. محوطه خارجی این مسجد می‌تواند بیش از ۲۵ هزار نمازگزار را در خود جایدهد و از جمله اشیاء باستانی که در این مسجد نگهداری می‌شود، قرآنی است که روی پوستآهو نوشته شده است. برای ساخت این مسجد ۵۰۰۰ کارگر به مدت بیش از ۶ سال کارکرده‌اند. سقف این مسجد دارای سه گنبد است که روی آن‌ها با مرمرهای سیاه و سفیدتزیین شده است. دو مناره این مسجد دارای ۴۰ متر ارتفاع هستند.
بعد از ظهر رفتیم معبد اکشاردام akshardham  که بزرگترین معبد هندوها  در جهان به حساب می‌آید اکشاردام به معنای منزل ابدی است در سال 1968 یک رهبر مذهبی هندو بنام یوگی جی ماهاراج ارزو کرد یک معبد در کنار رودخانه یامونا ساخته شود بعد از مرگش جانشین وی سوامیشری(رهبر فعلی هندوها) برای تحقق ارزوی رهبر قبلی تلاش برای ساخت این معبد را شروع کرد این معبد به مدت 5 سال از سال 2000 تا سال 2005 ساخته شده و در ساخت ان حدود هفت هزار صنعتگر و 11هزار هندو بصورت داوطلب شبانه روزی کار کردند بنائی که گفته می شود با این گستردگی لاقل 50 سال باید طول می کشید تا ساخته شود در سال 2005 برای بازدید افتتاح شده نمی دانم در باره زیبائی و عظمت کاری که در اینجا هندی ها برای تبلیغ مذهبی کرده اند چه بنویسم علاوه بر معبد بسیار زیبای این مجموعه یک نمایشگاه در ان تعبیه شده که دارای سه قسمت است که حدودا بازدید از ان سه ساعت طول می کشد در قسمت اول سرگذشت سوامیناریان swaminarayan   است که وی در سالهای 1781-1830 میلادی زندگی می کرده و به مقامات عرفانی رسیده و یوگا و بسیاری از مواریث  جدید هندو ئیسم به او برمی گردد گوئی خدا در او تجلی کرده و در حال حاضر مجسمه او مورد توجه و پرستش است وی به مدت 7سال 12هزار کیلومتر از شمال تا جنوب هند را سفر کرده است و ریاضت های زیادی را در کوه و جنگل انجام داده و در سنین نوجوانی به درجات کمال عرفانی دست یافته   ،در قسمت اول نمایشگاه شرح زندگی این فرد از تولد تا سیر مراحل تکامل توضیح داده می شود با مجسمه های شبیه سازی شده و روباتیک که بگونه ای شگفت اور با استفاده از فضاهای ایجاد شده بصورت نمایش مرحله به مرحله از سالنی به سالن دیگر مراحل تبیین می شود در سالن اول که مانند یک سالن سینمای کوچک است روی صحنه یک مجسمه ای به شکل قطعه سنگی  بزرگ است که یک طرف آن به صورت پیکر نیمه کاره مردیست در حالت نشسته که با چکشی در دست٬ زانوی خود را شکل می دهد و چنین توضیح داده می شود که آدم باید خود انسانیت خود را بتراشد٬صیقل دهد٬شکل و فرم به آن ببخشد و مجموعه ای از تناسبات را در کنار هم گرد آورد٬و برای رسیدن به شاهکار خلقت و لذت تعالی٬ درد و صبر را تجربه کند چنانکه سوامیناران چنین کرد و در سالن های بعد شرح زندگی او به صورت تجسمی بصورت نمایش روباتیک به تصویر کشیده می شود  قسمت دوم معرفی تاریخ هند بصورت تجسمی در محلی که سر پوشیده است و سوار قایق به مدت 14 دقیقه تاریخ ده هزار ساله هند را به تصویر می کشند در طول مسیر در دو طرف تاریخ کهن هند با مجسمه ها در علوم مختلف با سوابق هندی ها توضیح داده شده است که بسیار جذاب است بویژه قسمت انتهائی که اینده جهان و نقش ملت هند در ایجاد صلح را بصورتجسمی به زیبائی به تصویر کشیده است قسمت سوم بصورت یک سالن سینما با کیفیت تصویری و صوتی فوق العاده که باز به شکل یک فیلم زندگی سوامینارایان را به مدت 40 دقیقه به تصویر کشیده است و مراحل ریاضت و مقاماتی که بدست اورده تا جائی که حتی شیر درنده در مقابل او خاضع می شود و این فرد از شمال هند تا جنوب را پیموده و به ترویج افکار هندوئیسم پرداخته است درساعت 30/7 شب مراسم خاصی در محوطه اکشاردام برگزار می شود که با رقص نور همراه است و بسیار جذاب و دیدنی است که با موزیک و رقص نور ،زندگی تا مرگ را بر اساس نقش برهما و ویشنا و شیو بعنوان خدای خالق ، سامان دهنده و نابود کننده روایت می کند
انچه با دیدن این صحنه ها انسان را به تامل وا می دارد ضعف ها و تنبلی های ما ست که اینها برای یک دین از نظر ما باطل چقدر کار می کنند وما در مقایسه با کارهایی از جنس امروزین برای اسلام عزیز و زندگی بزرگان و ائمه کاری نکرده ایم و حتی گوشه ای از عظمت گفتار و کردار انها را با تکنیک هایی که اینها روی ان کار می کنند کار نکرده ایم گرچه تجربه کرده ایم که استفاده از ابزار هنر مخصوصا هنرهای امروزین چقدر می تواند در انتقال مفاهیم و اعتقادات دینی تاثیر گزار باشد چنانکه کارهای فاخر هنری در سالهای بعد از انقلاب در به تصویر کشیدن زندگی ائمه و تاریخ اسلام بصورت فیلم این را برای ما ثابت کرده است ولی انچه در اکشاردام می بینیم در یک بخش استفاده از فیلم است ولی در بقیه بخشها استفاده از سایر تکنیک های هنری و تجسمی است که جای ان در تبلیغ دینی ما خالی است . برای برگشت به خانه فرهنگ سوار یک اتو ریکشا شدیم وکرایه برای هر نفر 65 روپیه دادیم تا  به محل خانه فرهنگ که در خیابان تلیگ مارک  است رسیدیم  هر روپیه با وضعیت فعلی قیمت ها 25 تومان است .روز جمعه باتفاق دو تن از معلمان که بسیار محبت به اینجانب نمودند به دیدن لودی گاردن رفتیم که علاوه بر زیبائی این پارک اماکن تاریخی بسیار زیبائی از دوران حاکمیت مسلمانان وجود دارد که مقابر بسیاری از شخصیت ها و شاهان هند در دوره های قدیم در این محل قرار دارد سپس به همایون تمب رفتیم که مدفن همایون یکی از شاهان دوره اسلامی است و بنای بسیار مجللی وجود دارد که به تاج محل کاملا شبیه است بعد از همایون تنب محل دیگری بنام قطب منار را دیدیم که در نوع خود بی نظیر است  و مناره ای حدودا 78 متری با معماری بسیار زیبا عظیم که از اثار دوره اسلامی است و ایات قران در قسمت های مختلف این مجموعه به چشم می خورد سپس به محلی بنام چترپور رفتیم که شهر معابد است و در یک منطقه معبد های  های فراوانی ساخته شده با معماری های بی نظیر و جذاب که ارزش دیدن دارد ،ظهر ناهار میهمان مسئول محترم خانه فرهنگ ایران بودیم و مقداری در رابطه با نوع کارهای فرهنگی که ایران می تواند در هند انجام دهد صحبت کردیم و بحث ترویج زبان فارسی و شناساندن ایران و تلاش برای تشویق هندیها برای سفر به ایران و معرفی جاذبه های توریستی ایران که البته مسئول خانه فرهنگ مدعی بودند هندیها بدلیل فقر مالی که دارند خیلی اهل مسافرت خارجی نیستند و پول دارها هم بیشتر اروپا می روند مگر انکه بیشتر شیعیان برای زیارت بیایند
بعد از ظهر برای بازدید لوتوس تمپل Lotus Templeیا مشرق الانوار بهائی ها رفتیم که بازدید از این معبد  از این جهت مهم است که به ما نشان می دهد که بهائیت در چه سطحی مشغول فعالیت است ، تاکنون تعداد نه معبد بهائی در جهان با شیک ترین نوع معماری ساخته شده این معبد که جوایز متعددی در زمینه معماری برده‌است در سال ۱۹۸۶ تکمیلشده این ساختمان با الهام از گل نیلوفر شامل ۲۷گلبرگ است که از بتُن سفید ساخته شده و با سنگ مرمر سفید پوشیده شده این سنگ‌ها ازیونان خریداری و در ایتالیا برش داده شده‌اند. هر یک از نُه طرف ساختمان سه گلبرگدارد و نُه در بزرگ به تالار مرکزی به‌ظرفیّت ۱۳۰۰ نفر باز می‌شود. و در زمینی به‌مساحت ۶۴/۱۰هکتار بعنوان یکی از بزرگترین بناها برای جامعه بهائی در هند ساخته شده که از کشورهای مختلف برای بازدید می ایند لازم به ذکر است بیشترین جمعیت بهائی با جمعیت حدودا دو میلیون در حال حاضر در هند می باشد در این معبد مراسم دعای مختصری بر اساس گفته های بهاء الله انجام شد و خانمی که ایرانی است با زبان انگلیسی به تبلیغ باورهای بهائیان پرداخت در ضلع مقابل معبد یک نمایشگاه برای سیرتاریخی بهائیت از اغاز تا امروزبه همراه کتب مقدس بهائیان و یک نمایشگاه کتاب اثار بهائی قرار داده شده است مقداری با خانم ایرانی بهائی بحث کردیم ولی فایده ای نداشت و خیلی بر اعتقاد خود محکم بود .
صبح روز شنبه طبق هماهنگی انجام شده با یک ماشین به کرایه 3500 روپیه برای بازدید از شهر اگرا و دیدن تاج محل ساعت 5/6 حرکت کردم راننده یک فرد مسیحی است که به انگلیس صحبت می کند و در رفت و برگشت با هم همکلام بودیم و خیلی عالی بود از هر دری سخن گفتیم و اجمالا او را دعوت به اسلام هم کردم و گفتم خیلی از افراد وقتی اسلام را مطالعه می کنند از مسیحیت به اسلام روی می اورند چند مثال هم برایش زدم انسان خوش اخلاق و با محبتی بود ساعت یازده به شهر اگرا رسیدیم مسیر حدود 200 کیلومتر است ولی جاده ها در هند افتضاح است تازه این جاده دو بانده بود ولی در عین حال به هر روستا و شهرکی که می رسیدیم با ترافیک روبرو می شدیم زیرا نظم و انضباطی وجود ندارد گاو و گاری و کامیون و پیاده و موتور سه چرخه همه قاطی می شود 
اما با این همه وقتی به تاج محل می رسی احساس می کنی همه زیبائی ها اینجا جمع شده اگر کسی به هند بیاید و اینجا را نبیند در واقع هند را ندیده است برای ما ایرانیان وقتی وارد تاج محل می شویم بوی وطن می دهد و عظمت معماری و هنر ایرانی اسلامی دیده می شود این بنا به دستور شاه جهان، امپراتور گورکانی هند به منظور یادبود از همسر محبوب ایرانیش ممتاز محل که در سال ۱۶۳۱ (میلادی) به‌هنگام وضع حمل فوت کرد بنا شده‌است. شاه تصمیم گرفت پس از مرگ همسرش با ساخت بنایی زیبا مجلل وعظیم همسرش را جاودانه کند. از این‌رو آرامگاهی زیبا بر روی قبر او بنا نهاد.همانطور که مشخص است، نام این بنای زیبا ایرانی می‌باشد. این ساختمان بر پایه مخلوطی از معماری ایرانی، هندی و اسلامی تأسیس شده‌است و در ساخت آن بیست هزار هنرمند و معمار از نقاط مختلف آسیا به‌خصوص ایران، شبه قاره هند، آسیای میانه و آناتولی شرکت داشته‌اند.آغاز ساخت تاج‌محل سال ۱۶۳۲م (۱۰۴۲ ش) بود و در سال ۱۶۴۷ ۱۶۴۷م (۱۰۵۷ ش) تکمیل شد.
تاج محل نماد عشق و وفا
ارجمند بانو دختر یکی از اشراف ایرانی با نام عبدالحسن آصف خان و متولدشهر آگرای هند بود. خواهر آصف خان یا عمه ارجمند بانو، نور جهان همسر محبوب وپرنفوذ جهانگیر شاه، پدر  شاهزاده خرم بود که این شاهزاده بعد از رسیدن به سلطنت به شاه جهان معروف شد . نور جهان همراه برادرش آصف خان در سیاستو دولتداری نقش بارزی داشت.بنا به نقل تاریخی شاهزاده خرم که در آتش عشق ارجمند بانو می سوخت، بنابه ضوابط سلطنتی با دو زن دیگر ازدواج کرد که اولی از بستگان دربار صفوی ایران بود.  ولی پس از پنج سال انتظار به وصلت ارجمند بانو رسید.او پس از مراسم عروسی اعلامکرد که عروس تازه از سایر زنان دربار برتر و "ممتازمحل" است. ازآن به بعد ارجمندبانو با همین نام خطاب می‌شد. سال ١٦٢٨ شاهزاده خرم بر تخت نشست  و به "شاه‌جهان" ملقب شد.شاه جهان وممتازمحل ۱۸ سال با یکدیگر زندگی کردند و ثمره اینازدواج ۱۴ فرزند بود که هفت تن زنده ماندند و بزرگ شدند. ممتاز محل در ۱۷ جون ۱۶۳۱ میلادی در هنگام تولد چهاردهمین فرزندش جانباخت.هنگام درگذشت «ممتاز محل» ۳۹ سال بیش نداشتاو از شوهرش درخواست کرد که پس از وی زنی نگیرد و برای او آرامگاهی بسازد که بداننام وی جاوید بماند.به نوشته تاریخ‌نگاران، شاه‌جهان در پی درگذشت محبوب‌ترین همراه زندگی‌اشخلعت شاهانه‌اش را به عبای سفید عوض کرد و یک سال سوگوار بود. شاهی که قبلا برایتوسعه دامنه سلطنتش خون فراوانی ریخته بود، گوشه نشین شد و برای مدتی دخترش «جهان‌آرا» به امور دولتداری پرداخت. روایت حاکی است ک موهای سیاه شاه جهان طی یکیدو ماه سوگواری سفید شد.شاه‌جهان پس از آنکه از چنگ رخوت رها شد، در اجرای وصیتممتاز محل بهترین معماران و خوشنویسان را از سراسر هند و بیرون از آن فرا خواند تابنای یادبود محبوب ازدست رفته‌اش را در شهر آگرا، پایتخت امپراتوری گورکانی،بسازند. خود شاه‌جهان هم که سال‌ها بعد، به دست پسرش اورنگ‌زیبشکست خورد و مدتی در زندان قلعه سرخ (Red Ford) به سر برد، پس از درگذشت کنارممتاز محل زیر گنبد تاج محل به خاک سپرده شده است شاه‌جهان قصدداشت برای خود نیز آرامگاهی در کرانه دیگر «رود یامونا» و برابر آن بسازد و این دو بنارا با پلی به یکدیگر متصل سازد به‌نشانه آنکه پیوند او و همسرش از جریان زمان هم درمی‌گذرد. قرار بود که بر خلاف نمای تاج محل که از مرمر سفید است، آرامگاه شاه ازمرمر سیاه باشد. اما سرنوشت بر این شد که آرامگاه دوم هرگز برپا نشود و شاه در کنارهمسرش آرام گیرد.اثار زیر سازی شده بنای دوم الان وجود دارد و در کرانه رودخانه قابل رویت است .بعد از دیدن تاج محل به قلعه سرخ اگرا رفتم که محل حکومت شاه جهان بوده که واقعا برای خود عظمتی دارد که فقط با دیدن می توان ان را درک نمود این قلعه مستحکم از سنگ ماسه سرخ رنگ با دیوارهایی به طول ۵/۲ کیلومتر، شهر سلطنتی گورکانیان را در خود جای داده‌است. این منطقه شامل تعداد زیادی کاخ افسانه‌ای، از جمله کاخ جهانگیر و خاص محل که توسط شاه جهان ساخته شده‌است و شامل سرسرای تماشاگران مانند دیوان خاص و دو مسجد بسیار زیبا می‌شود.برخی مورخین معتقدند قلعه آگره ابتدا متعلق به دودمان لوریس بوده و در سده شانزدهم میلادی به وسیله اکبر پادشاه بزرگ گورکانی تصرف شده‌است. اکبر در دوره حکومت نسبتا طولانی خود مرکز حکمرانی را از دهلی به اگره تغییر داد پس از دیدن قلعه سرخ به زیارت مقبره قاضی نورالله شوشتری معروف به شهید ثالث رفتم  این عالم بزرگ فقیهی اصولی ، محدث ، رجالی ، ادیب ،ریاضیدان ، متکلم و شاعر و از علماءِ دورۀصفویه و معاصر با شیخ بهائی بوده است . در ۹۹۲ ق در زمان اکبرشاه به هند رفت ، و اکبرشاه چون مراتب علم و فضل او را مشاهده کرد از وی خواست تا عهده دار منصب قاضی القضاتی لاهور شود ، و قاضی نورالله به شرط آنکه موافق بااجتهاد خود ، در چهار چوب فتاوای مذاهب چهارگانه اهل سنت ، قضاوت نماید قبول کرد. چون جهانگیرشاه به جای پدر نشست سعایت در حق قاضی نورالله شدت گرفت
 , و تلاش های زیادی برای عزل و قتل وی صورت گرفت در حکایتی معروف است در جلسه ای قاضی نورالله  بعد از نام حضرت علی پسوند علیه الصلا ه و السلام را بکار برد و علمای سنی گفتند این پسوند فقط باید برای پیامبر بکار رود و شما  نباید ان را برای غیر پیامبر بکار ببرید و شما بدعت گذار هستید و نامه ای به سلطان نوشتند و او را تکفیر کردند یکی از علما که برگه را بردند امضا کند برای قتل قاضی نورالله زیر برگه نوشت:
 گر لحمک لحمی به حدیث نبوی هی---بی صلی علی نام علی بی ادبی هی
 سلطان وقتی این بیت را دید از قتل قاضی نورالله صرف نظر کرد
و سرانجام وی به بهانۀ تألیف کتاب "احقاق الحق و ازهاق الباطل" ، در ردّ کتاب "ابطال الباطل" فضل الله بن روزبهان اصفهانی (که در ردّ کتاب "نهج الحق" علاّمه حلّی نوشته بود" توسط  نواصب اهل سنت ، به جرم تشیع ، در اکبرآباد هند ، به شهادت رسید و در همین محل دفن شد.از مهمترین کتاب های این عالم شیعه کتاب مجالس المومنین (شرح حال علمای شیعه) به فارسی است  روحش شاد باد . پس از انجام بازدیدها در شهر اگرا شب ساعت 9 به دهلی برگشتم.
روز یکشنبه اخرین روز حضور در دهلی ابتدا به ایندیا گیت رفتم این بنای باشکوه با ارتفاع ۴۲ متر در محوطه‌ای باز و نزدیک به کاخ ریاست جمهوریهند توسط معمار انگلیسی دهلی نو در سال ۱۹۳۱ ساخته شده است. در واقع یادبودی استبرای ۹۰ هزار سرباز هندی که در جنگ جهانی اول کشته شده‌اند و اتشی در زیر ان روشن است و یک سرباز همیشه به احترام ایستاده و بصورت شیفتی تغییر می کند سپس برای دیدن اماکن سیاسی هند شامل  کاخ ریاست جمهوری راشتراپاتی بهاوان (Rashtrapati Bhavan)  كه در سمت منتهی الیه غربی دروازه هند قرار گرفته ،  دفتر نخست وزیری و وزارت خارجه معروف به بلوک جنوبی South Block در حاشیه شرقی وساختمان مدور مجلس هند نیز در حاشیه شمال شرقی این کاخ رفتم  و از نمای ساختمان های زیبائی که توسط انگلیسیها در دوران حاکمیتشان ایجاد کرده اند بازدید کردم و سپس به خانه ایندیرا گاندی در خیابان Akbar Road رفتم جائی که امروزه محل یادبودی برای گاندی و فرزندش راجیو گاندی شده و بصورت موزه درامده است دیدن این خانه و مرور زندگی ایندیرا گاندی ومحل زندگی او وسرانجام دیدن محل ترور او در درب ورودی خانه اش توسط دو نفر از نیروهای محافظش ارزش دیدن داشت بخصوص که در یکی از اتاق های این خانه فیلمی از زندگی گاندی و مراسم سخنرانی و سرانجام مراسم تشیع جنازه و سوزاندن جسدش و بر باد دادن خاکستر ان بر فراز کوه هیمالایا مدتی حالت غم وهمدردی با هندیها را که او را بدین شکل و با ترور از دست داده اند در اذهان تداعی نمود اخرین برنامه سفر رفتن به محلی بنام جان پد و مقداری خرید برای سوغات سفر بود ساعت پروازم از دهلی به دوبی ساعت 15/14 بود که بمدت سه ساعت پرواز به دوبی رسیدم و بعد از ترانزیت بساعت 1 بامداد به تهران پرواز و با لطف الهی پرونده این سفر به پایان رسید
دستاوردهای سفر
1-    در هند بر اساس انچه دیدم و شنیدم هرکس به کاری که می کند قانع است و جایگاه خود را پذیرفته است کسی که 18 سال با حقوق تقریبا 200 هزار تومانی زندگی کرده شکر گذار است و راننده ای که با یک ریکشا در تکاپوی بدست اوردن قوت لایموت است هیچگاه زبان نق و شکوه ندارد و این با ان روحیه ای که ما ایرانیان داریم تقریبا هیچکس را راضی نمی بینیم متفاوت است
2-    ارام بودن وحس پرخاش و جنگجوئی در روابط این جماعت دیده نمی شود گرچه صحنه های مختلف برخورد و خطا در رانندگی از سوی افراد زیادی دیدم ولی هیچگاه به همدیگر فحاشی نمی کنند و عجیب صبورند گاهی یک گاو راه را می بندد ولی همه منتظرند تا گاو خودش برود تا راه باز شود
3-    نسبت به پلیس ترس زیادی وجود دارد و بسیار از پلیس حساب می برند این در حالیست که در جامعه خودمان گاه شاهد جسارت به پلیس توسط شهروندانمان هستیم و افراد را بسیار پر توقع بار اورده ایم
4-    برخوردشان در بازار و مغازه ها بسیار مهربان است و با اشتیاق انواع کالاها را تا حدی که فرد شرمنده خدمتگزاریشان می شود برایت می اورند واگر خرید نکردی اصلا ناراحت نمی شوند
5-    حریم زن و مرد با انکه هندو هستند بسیار محترم است در داخل اتوبوس ها بدون نرده کشی و میله گذاری این فرهنگ جا افتاده زنان و مردان جدا از هم می نشینند و اختلاط وجود ندارد
6-    از ان نوع برخوردهای مزاحمت گونه که گاه و بیگاه در خیابانهای شهرهایمان برای جماعت نسوان می بینیم حداقل در ظاهر اصلا دیده نمی شود و هرکس مشغول کار خود است
7-    تبرج و خودارائی وحشتناکی که در ایران با تنوع پوشش و لوازم ارایشی از سوی برخی دختران و زنان ما دیده می شود بهیجوجه در اینجا دیده نمی شود گرچه در دهلی نمونه هایی از تهاجم فرهنگی غرب در نوع پوشش دختران دیده می شود که لباس ها از حالت سنتی هندی به بلوز شلوارهای غربی تبدیل شده است
8-    از لحاظ بهداشتی فرهنگ بسیار پائین و در ملاء عام بسیاری بدون احساس قبح بول می کنند تا جائیکه در برخی گذرکاهها از بوی ناشی از ان رنج می بری
9-    در سر هر چهار راه تعداد زیاد فقرا مرد و زن و کودک که به تکدی مشغولند و برخی اصلا خانه ندارند و کنار خیابانها می خوابند دیده می شود
10-در کنار این فقر اشرافیت و ثروت اندوزی برای برخی هندی ها از نوع ماشین ها و نوع ساختمانهایشان کاملا مشهود است
11- در مورد مدارس هند هم نکته جالبی وجود دارد ساعت مدارس در حیدراباد از ساعت 9 تا ساعت 4 عصر است و مدارس بصورت مشترک برای همه سطوح است یعنی داخل مدرسه از مهد کودک وجود دارد تا پیش دانشگاهی و تعداد دانش اموزان برخی مدارس مثلا تا 3 هزار نفر است و مدارس به دو نوع پابلیک یا همان دولتی و انترنشنال یا غیر انتفاعی تقسیم می شود که هر کدام به تناسب شرایط خود شهریه دریافت می کنند مدارسی که غذا هم به دانش اموزان می دهند وجوه بیشتری می گیرند ولی در اینجا غالبا هر دانش اموز یک زنبیل دارد که ناهار خودش را به مدرسه میبرد
12-تقریبا 70 درصد مردم این کشور زبان انگلیسی را می دانند و می توانند به سوال شما به انگلیسی پاسخ دهند که این موضوع به سابقه طولانی حضور استعمارگران انگلیسی و سبک اموزش انها بر می گردد
13-بدلیل جمعیت بسیار زیاد کار ارزان است و به همین دلیل امکانات زندگی نیز ارزان است بطوریکه با مبلغی حدود 400 هزار تومان در ماه می توان در این کشور زندگی کرد البته نه بصورت اعیانی و لذا بسیاری از ایرانیان به همین دلیل برای تحصیل به هند امده اند
14-قیمت بنزین در هند بسیار بالا است و هر لیتر بنزین 1700 تومان است زیرا هند از ایران و کشورهای دیگر خلیج فارس نفت خود را تامین می کند و مردم در بحث انرژی بدلیل گران بودن عادت به صرفه جوئی دارند مغازه های زیادی رفتم که پس از ورود من برق ها را روشن و بعد از خروج خاموش می کرد
15-وضعیت جاده ها و راهها بسیار خراب است حتی در داخل شهر ی مانند حیدراباد در بسیاری از خیابان ها قسمت های خاکی وجو دارد وانچه اسیب دیده ظاهرا مدتهاست رها شده و شهرداری وضعیت بهداشت و نظافت و روکشی اسفالت ها را فراموش کرده است یا بدلیل جمعیت زیاد توان تامین نیازها را ندارد
16-اگرچه هنوز بیش از ۳۴٪ جمعیت هند کمتر از یک دلاردر روز درآمد دارند (رتبه ۲۲ دنیا) و حدود ۸۰٪ مردم با کمتر از دو دلار در روز زندگی می‌کنند، (رتبه ۱۶دنیا) و بیش از ۳۰۰میلیون نفر در زیر خط فقر زندگی می‌کنند، اما پیشرفت‌های اقتصادی عظیم این کشور در چند سال اخیر رشد اقتصادی هند را به رقم ۸٪ رسانده و کارشناسان پیش بینی می‌کنند، در سال‌های اینده هند به رشد اقتصادی ۱۰٪ در سال نیز نائل شود. امروزه طبق گفته اقتصاددان ها اقتصاد هند چهارمین اقتصاد بزرگ جهان است و در مسیر توسعه شتابان به پیش می رود و کارهای بزرگی را دنبال می نماید که تولید نرم افزارهای کامپیوتری واستفاده از تکنولوژی های جدید بیانگر گوشه های از تلاش هندی هاست .
والسلام
 
 

موضوع: سفرنامه
نویسنده:مدیر سایت
تاریخ: چهارشنبه23شهريور1390
کلیدواژه ها: سفرنامه،هند،دهلی،حیدراباد


آخرین اخبار و مطالب سایت



پاورپوینت دروس دکتر سیدمهدی ساداتی نژاد

 اساتید محترم شرکت کننده در دوره دانش افزائی اندیشه سیاسی می توانند با مراجعه به منوی بخش مطالب قسمت سخنرانی ها  پاور های مربوطه را دریافت فرمایند

برای تحقق جامعه توسعه یافته اسلامی کدامیک اولویت دارد؟
توسعه اقتصادی
توسعه سیاسی
توسعه فرهنگی
توسعه علمی

نمایش نتیجه


پیوندها


آنلاین: 1 نفر
امروز: 0 نفر
دیروز 13 نفر
کل: 191,064 نفر
زمان بارگزاری: 2/68 ثانیه

کلیه حقوق این وب سایت محفوظ و متعلق به دکتر سیدمهدی ساداتی نژاد میباشد.