شنبه 8 اردیبهشت 1403

موقعیت فعلی: بخش مطالب و مطالب (برگشت به لیست)


خاطرات اولین سفر به روسیه

نظرات خوانندگان(0)  

دیداری از پهناورترین کشور جهان

ارمیتاژ

 

 

خاطرات سفر به روسیه
          امروز سه شنبه 5 تیر ماه 1380ساعت 50/10 است که برای دیدار برادر عزیز م که مدت هاست  از فیض زیارتش بدلیل اقامت در روسیه جهت تحصیل محروم بوده ام عازم کشورروسیه هستم .سفر به کشور روسیه یک فرصت مغتنم است بخش مهمی از پهنای خاکی دنیای ما و به عنوان بزرگترین کشور جهان و کشوری که روزگاری به عنوان ابر قدرت شرق جهان را تحت الشعاع خود قرار داده بود ،از سال های طولانی تحصیل در رشته علوم سیاسی و اشنایی با تاریخ روسیه و روابطش با ایران ذهنیت هایی زیادی نسبت به این کشور برایم ایجاد شده و هیچ گاه فکر نمی کردم روزی امکان سفر به این کشور برایم فراهم شود. اصولا دیدار از کشوری که زمانی مهمترین قدرت با نفوذ در کنار انگلیس در ایران بوده است و امروزه بزرگترین سفارتخانه خارجی در ایران را به خود اختصاص داده که نماد دوران اقتدار و نفوذ روس ها در ایران است همه این اطلاعات  این سفر را برای من بسیار زیبا و جذاب و با ارزش نموده است .خاطرات جنگ های ایران و روسیه . جنگ های ده ساله اول و جنگ های دوره دوم که اولی به معاهده گلستان و دومی به معاهده ترکمانچای منجر شد و وقایع بعدی ان و تلاش های پاسکوویچ در جهت گرفتن سرزمین های 17 استان ایران ، قضایای گریبایدوف سفیر روس ها و حکم قتل وی توسط میرزا مسیح مجتهد و نامه های عذر خواهی فتحعلیشاه و عباس میرزا و جریانات دوران رضاخان و و نفوذ سفارت روسیه و جنگ جهانی اول و دوم و اشغال ایران توسط متفقین بویژه روس ها که نیمی از کشور را اشغال کرده بودند همه این مطالعات برای من که امروز عازم دیدار از چنین کشوری هستم نوعی پیوند با تاریخ سیاسی است.امیدوارم این سفر برایم ره اوردی مثبت داشته باشد و از لحاظ بینشی و اطلاعات سیاسی بتوانم با استفاده از تجربیات و دیدنیهای این سرزمین برای تعالی میهن خویش بهتر بیندیشم .
ساعت 2 به وقت مسکووارد فرودگاه"شرمیتوا" شدیم .اخوی به همراه خانم و یکی از دوستانش به استقبال من امده بودند لحظه  ملاقات دوست داشتنی بود بعد به منزل رفتیم .نخستین مساله قابل توجه سرسبزی مسکو است وقتی در هواپیما بودم از نزدیکی مسکو دیگر همه جا جنگل بودو ان طور که اخوی گفت روسیه یک میلیارد هکتار جنگل دارد که این مقدار شش برابر مساحت ایران است و فقط در مسکو دو میلیون هکتار پارک جنگلی وجود دارد یعنی دو برابر مجموع جنگل های ایران این ها فقط پارک دارند .
ساعت 6 بعد از ظهر با دکتر داخل مسکو گشتی زدیم .خیابان ها بسیار عریض است و ساختمان ها و وضعیت شهر زیباست شب بعد از شام مقداری تلویزیون تماشا کردیم .با سیستم ماهواره 436 کانال تلویزیونی جهان قابل دیدن بود .شماره 10 ،تلویزیون ملی ایران موسوم به سیمای ازادی است که در اختیار مجاهدین خلق است و از انگلستان برنامه پخش می کند .همچنین 4 کانال برنامه های مختلف جمهوری اسلامی ایران را پخش می کند .
 چهار شنبه 6 تیرماه
به اتفاق دکتر و خانمش به مجموعه "ودن خا "رفتیم و از موزه فضایی ان دیدن کردیم .در این موزه نمونه هایی از وسایل فضانوردان به ویژه وسائل شخصی یوری گاگارین به نمایش گذارده شده است وی  اولین انسانی بودکه به فضا رفت و مجموعا پرواز او در رفت و برگشت 106 دقیقه طول کشید و همچنین نمونه هایی از ماهواره و سفینه های فضایی در ان جا به نمایش گذاشته شده و لباس فضانوردان را پوشیده و عکس یادگاری انداختیم .این ها نماد پیشرفت های روسیه در عرصه هوا فضا بود که برای هر بیننده ای جالب است .
 پنج شنبه 7 تیرماه
 صبح با دکتر رفتیم " آویر " محل اداره گذرنامه .بعد از ظهر هم ابتدا رفتیم " رینکشا "جهت خرید شکلات و بعد رفتیم پارک " کولتوری "یعنی پارک فرهنگ کنار رودخانه مسکو که جای بسیار زیبایی است .اصولا پارک های این شهر محیطی بسیار زیبا و طبیعی دارد و امکانات زیادی جهت تفریح مردم .در قسمتی از پارک  یازدهمین سفینه بوران که ماموریت فضایی انجام داده و ماهواره ای را به فضا منتقل کرده قرار داده شده که واقعی است و ما رفتیم داخل ان را هم دیدیم  .ساعت 30/9 به خانه برگشتیم .برایم جالب بود که در مسکو ساعت 11 هوا تاریک می شود و ساعت 30/3 هوا روشن می شودو تقریبا 30/4 شب دارند البته در زمستان ساعت 4 هوا تاریک و ساعت 8 هوا روشن می شود .
 جمعه 8 تیرماه
بعد از ظهر جلسه ای در انجمن اسلامی مسکو بود که هم رفتیم سفارت ایران در مسکو را دیدیم و هم قرار بود در جلسه انجمن صحبت کنم که قبل از من سفیر ایران در مسکو امد صحبت کرد و تقریبا تا  30/1 طول کشید و دیگر وقت نشد من صحبت کنم .
شنبه 9 تیر ماه
امروز به تپه مسکو رفتیم که از ان جا تقریبا تمام شهر مسکو پیداست یک مطلب جالب این که زوج های روسی بعد از ازدواج با پوشیدن لباس عروس و با تقریبا ده نفر همراه به این محل یا محلی موسوم به شهید گمنام در میدان سرخ می ایند و مراسم بسیار مختصری دارند .بعد از ظهربه سیرک رفتیم سالنی بود سه هزار نفره که من فکر نکنم حتی در ایران ما ساختمانی به این صورت برای این نوع کارهای هنری داشته باشیم .تقریبا 30/2 طول کشید و برنامه های ان و حرکات اکروباتیک هنرمندان ان بسیار جذاب و جالب بود .
 یکشنبه 10 تیر ماه
امروز به پارک پیروزی رفتیم که اثار مربوط به جنگ جهانی دوم در این محل نگهداری شده است .این پارک که در روسیه به ان پارک “pabi yedi” می گویند سه محل به یاد شهدای مسلمان و مسیحی و یهودی که در جنگ جهانی در دفاع از روسیه کشته شده اند ساخته شده .یک مسجد ،یک کلیسا و یک کنیسه که هر سه فوق العاده زیباست .مجسمه های بسیار عالی و برج های بسیار مرتفعی در یادبود کشته شدگان جنگ ساخته اند و برای 23 میلیون کشته روسیه در این جنگ بسیار احترام قائلند و اهمیت می دهند .تجربیاتی که برای حفظ اثار جنگ از این موزه می توانیم بگیریم بسیار زیاد است ما خیلی بهتر از این ها باید برای دفاع مقدس کار کنیم و ان را برای نسل اینده به تصویر بکشیم .در یک قسمت 6 سالن وجود دارد که 6 تصویر از مناطق مهم عملیاتی جنگ در پطرزبورگ و جاهای دیگر در ابعاد 10×10به صورت سه بعدی با استفاده از نقاشی و وسایل واقعی جنگی که منهدم شده بود قرار دارد و نام شهدای هر جنگ بر روی دیوار های ان با ظرافت طراحی شده و به قدری این تصاویر سه بعدی زیبا و جذات بود که هر بیننده ای را به تاریخ جنگ روسیه پیوند می زد و نشان می داد که چقدر روس ها مقاومت کرده اند .المان ها تا 15 کیلومتری مسکو امدند اما عاقبت نتوانستند پس از 3 سال محاصره لنینگرادو حرکت به سوی مسکو این شهر را اشغال کنند و کار جنگ به جایی رسید که روس ها تا برلین پیش رفتند و اروپای شرقی و بلوک شرق را اشغال کردند .در یک سالن دیگر از طبقه دوم مجسمه یکی از فرماندهان ارشد جنگ جهانی ساخته شده و اسامی 90 هزار از کشته شدگان در داخل سالن نوشته شده بود .در طبقه دوم فقط برخی از وسایل قدیمی جنگ مثل توپ ها و سایر ادوات به نمایش گذاشته شده بود وبعد فقط عکس ولی این عکس ها از اغاز جنگ به صورت منظم تا پایان ان قرار داده شده بود و در محفظه های بسیار شکیل و زیبا قرار داشتند و فیلم های مستند جنگ جهانی دوم هم در قسمت های مختلف پخش می شد .در یکی از محفظه ها عکس ها مربوط به اشغال ایران توسط متفقین است .همچنین میز کنفرانس تهران که چرچیل ،استالین و روزولت در سال اخر جنگ با هم به گفتگو نشستند در این موزه نگهداری می شود .فضای طبیعی و سرسبزی این پارک واقعا مثال زدنی است و همجنین سبک معماری ساختمان های موزه و غیره که نمی توان مهم بودن ان را توصیف کرد فکر می کنم اگر ما بخواهیم در ایران چنین اماکنی ایجاد کنیم  حداقل 20 سال زمان نیاز داریم البته اگر پول به اندازه کافی در اختیار داشته باشیم.امروز که گاهی ساخت یک بیمارستان در این مملکت 10 سال طول میکشد چنین مجموعه ای که فقط فضای ساختمانی ان 10 برابر یک بیمارستان بزرگ است چقدر طول می کشد ؟
 دوشنبه 11 تیرماه
ساعت 10 صبح با راهنمایی دکترتنهایی رفتم بیرون و سوار تراموا شدم بلیط ان سه روبل یعنی 90 تومان بود بعد رفتم مترو  سوار شدم کارت مترو 5 روبل یعنی 150 تومان بود .متروی مسکو بسیار دیدنی است .روس ها این مترو را 60 سال قبل ساخته اند بعد از گذشت 22 سال از پیروزی انقلاب هنوز متروی تهران در حد مورد انتظار مورد بهره برداری قرار نگرفته است من اولین بار بود سوار مترو می شدم بعدا انشاالله اگر متروی تهران را سوار شدم می توانم مقایسه کنم .با استفاده از نقشه مترو می توان به راحتی و با سرعت زیاد به هر جای مسکو نقل مکان کرد .سیستم خطوط مترو دایره ای و حلقه ای است .در این شهر از سیستم مترو ،تراموا،اتوبوس برقی و اتوبوس معمولی ،مینی بوس (ofdelin)و تاکسی استفاده می شود و مشکل ترافیک مسافری شهر 6 میلیونی را برطرف می کند که مساحتش از تهران بیشتر است ولی شاید خیابان های بزرگ ووسیع این شهر در هیچ شهری از شهر های ایران به این صورت نباشد به عنوان مثال خیابان های معمولی این شهر به اندازه عرض بلوار کشاورز یا چهارباغ اصفهان پهنا دارد .
چهارشنبه 13 تیر ماه
صبح با یکی از دوستان دکتر که فارغ التحصیل رشته دندانپزشکی است ابتدا به محلی به نام "چرکیز" رفتیم که بازار بزرگی بود و ظاهرا قیمت ها در ان جا ارزانتر بود .از قسمت های مختلف مترو دیدن کردیم وقسمت هایی بود که سه طبقه مترو از روی هم عبور می کرد و اهمیت این مترو که روزانه چند میلیون نفر را جابه جا می کرد بیشتر برایم روشن شد و جالب این که در مترو به طور متوسط هر 2 دقیقه یک قطار توقف می کند و با سرعت بسیار بالا مسافرین را جابه جا می کند .بعد برای ناهار رفتیم سلف سرویس دانشکده الکترونیک دانشگاه فنی برای ناهار که بسیار ساده بود واقعا دانشجویان ما اگر این وضع را داشته باشند و این نوع غذاها را بهشون بدهند انقلاب می کنند قیمت غذا 20 روبل یعنی 600 تومان ،غذا مقداری سوپ و پوره سیب زمینی و سالاد بود که من فقط پوره سیب زمینی را خوردم و نکته دیگر این که دانشجو و استاد و کارمند همه کنار هم غذا می خورند و این میراث از دوران کمونیستی که همه باید برابر باشند در سلف غذاخوری باقی مانده است  .بعد از ان رفتیم کنار سفارت و کنسولی جمهوری اسلامی ایران و کنار مجسمه گریبایدوف که نزدیک سفارت ایران ساخته اند یک عکس گرفتیم  که البته ساخت این مجسمه کنار سفارت ایران هم می تواند بسیار پر معنا باشد .
چند روز قبل ساختمان دانشگاه مسکو را دیدیم که یکی از ساختمان هایی است که گفته می شود اسرای المانی در مدت اسارت در روسیه بدستور استالین ساخته اند و به هفت خواهران استالینی معروفند و یکی از انها وزارت خارجه روسیه است و یکی هم دانشگاه و بقیه هم به سایر ارگانهای مهم دولتی اختصاص دارد به دکتر گفتم باید ساختمان اولیه و قدیمی دانشگاه را پیدا کنیم و بعد با کلی زحمت بالاخره پیدا کردیم و رفتیم به دانشگاه قدیمی “MGU”که الان ان جا دانشکده ژورنالیستی است .در حیاط این دانشگاه مجسمه لامانوسوف قرار دارد که اولین دانشگاه را در 250 سال قبل در روسیه ایجاد کرده.داخل دانشکده که شدیم ساختمان به همان سبک دارالفنون است .از کلاس ها و سالن ها دیدن کردیم برایم بسیار جالب بود . قبل از بازدید از دانشگاه بدلیل خاطره ای که در ذهن داشتم می خواستم ساختمان اصلی و اولیه دانشگاه مسکو را ببینم زیرا امیرکبیر در خاطرات خود از این دانشگاه سخن گفته بود و بعدها در ساخت دارالفنون از ان متاثر بود ،در جریان قتل گریبایدوف، فتحعلیشاه برای جلوگیری از عصبانیت روسها و جلوگیری از حمله مجدد روسها هیاتی را برای عذر خواهی به نزد تزار روسیه فرستاد در این هیات میرزا تقی خان که بعدها به امیر کبیر مشهور شد به توصیه میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی با هیات ایرانی به سرپرستی خسرو میرزا پسر فتحعلیشاه به روسیه رفتند و پادشاه روسیه به دلیل درگیری روسیه با عثمانی عذرخواهی شاه ایران را پذیرفت و استقبال بسیار خوبی از هیات ایرانی کرد و در طول اقامت ان ها از کارخانجات مثل کارخانجات باروت سازی ،توپ سازی بلور سازی ،نساجی و دانشگاه مسکو که در ان زمان که ما اصلا دانشگاه نداشتیم بسیار مجهز و دارای دانشکده های مختلف و متعدد و رشته های تحصیلی مختلف بود دیدن کردند .این سفر که در حدود 180 سال قبل صورت گرفته در شخصیت امیر کبیر تاثیر بسیار مهمی به جا گذاشت و خمیر مایه فکر اصلاحات را در او به وجود اورد تا زمانی که صدر اعظم ایران گردید و در مدت همان 4 سال کوتاه صدر اعظمیش دارالفنون را تاسیس کرد و در راستای صنعت و کشاورزی ایران کارهای مهمی را در نظر گرفت  که مجموعه کارهایی که امیرکبیر انجام داد بخش زیادی تحت تاثیر تجربیات او در بازدیداز روسیه و مدت سفارتش در عثمانی بودچنانکه خود امیر در خاطراتش از حسرت هایی که در این سفر ها خورده اشاراتی نموده است .خلاصه داخل این دانشکده بیاد امیرکبیر افتادیم و به روحش بدرود گفتیم در کنار این دانشکده در خیابان دیگر کتابخانه مهم لنین است که در میدان در ورودی ان مجسمه داستایوسکی قرار دارد .بعد رفتیم از خیابان قدیمی مسکو خیابان اربات دیدار کردیم .خیابان اربات دست نخورده و قدیمی ترین بافت سنتی مسکو است .تیر چراغ برق ها و سنگفرش ان انسان را به تاریخ قدیم روسیه پیوند می زند .در این خیابان کار های هنری ،نقاشی و تابلو های زیاد و صنایع دستی به فروش می رسد .در کنار مجسمه الکساندر پوشکین بزرگترین شاعر روسی عکس یادگاری انداختیم . 
بعد رفتیم "رام استری "(RAM STORY ) فروشگاه بزرگ مربوط به کشور ترکیه که من هنوز در ایران فروشگاهی به این عظمت ندیده ام که در ان همه چیز پیدا شود .در قسمت فروش مواد غذایی و مصرفی 40 گیشه خروجی وجود دارد و اجناس ترکیه در عالی ترین سطح تبلیغاتی به فروش می رسد . در کل مسکو حتی یک مرکز بسیار کوچک هم برای فروش اجناس ایرانی نیست و با این روحیه احساسی که من دارم وقتی این چیزها را می بینم عصبانی می شوم نمی دانم چرا باید ترکها در روسیه چنین فروشگاهی داشته باشند ولی ما ایرانیها حتی  یک فروشگاه هم  در کشوری مثل روسیه ایجاد نکرده ایم  نزدیک یک دهه از فروپاشی شوروی می گذرد چگونه شد که ترکیه ده ها نوع از این فروشگاه ها را درمسکو و تمام روسیه ایجاد می کند و خدا می داند که چه سودی نصیبشان می شود و ما ایرانی ها نه تنها کار نمی کنیم جوری القا شده که جنس ایرانی نامرغوب است به عنوان مثال در اغاز هر چه ماکارونی بنجل و نامرغوب بود به این کشور وارد کردند و الان روس ها  ماکارونی ایرانی نمی خرند و خانم دکتر هم تعریف می کرد که دو بسته خرمای ایرانی از یک فروشگاه خریده که هر دو ترشیده و فاسد بودند و نتوانسته اند مصرف کنند  راستی مقصر کیست؟
ساعت 6 با یک تاکسی برگشتیم .راننده تاکسی گفت من  پرفسور کامپیوتر و بازنشسته هستم و در حال حاضر برای تامین مخارج زندگیم با تاکسی کار می کنم  و از این طریق روزی 10 دلار درامد داشت .که من بسیار تعجب کردم ،شکر خداوند در کشور ما برای اساتید دانشگاه وضعیت اینقدر وخیم نیست
پنج شنبه 14 تیر ماه
امروز رفتیم میدان سرخ (کارسنایا پلوشاد )و از مقبره لنین دیدن کردم .جنازه لنین را با ماده خاصی مومیایی کرده اند و داخل یک محفظه شیشه ای نگهداری می کنند که صورت و دستان او کاملا طبیعی و به شکل انسانی که به خواب رفته مشخص است .مقبره را بسیار خوب طراحی کرده اند سنگ های مرمرین سیاه رنگ که با چراغ های کم نور ما را به زیر زمین راهنمایی می کنند و واقعا حالت یک مقبره زیر زمینی دارد مثل این است که انسان را به عالم ارواح می برند .قبر استالین هم در همان بیرون مقبره به همراه سایر مقامات و شخصیت های روسی است که بالای سر هر قبر مجسمه ان ها قرار داده شده است در میدان سرخ قدیمی ترین کلیسا هم وجود دارد که از داخل ان دیدن کردیم که ساختمان این کلیسا همیشه نماد مسکو محسوب می شود .همچنین از محل سرباز گمنام نیز در کنار دیوار میدان سرخ بازدید کردم و سپس به اتفاق دکتر به بازار بسیار جالبی به نام " گم " (gom)که در کنار پارک الکساندروفسکی قرار داشت رفتیم .قسمت موزه کاخ کرملین هم تعطیل بود قرار شد یک روز دیگر ان را ببینیم . شنبه قرار است به سن پطرزبورگ برویم .
قیمت بعضی اجناس در روسیه (هر روبل 30 تومان است )
موز                   24 روبل
سیب                 38روبل
گوجه                38 روبل
نارنگی               49 روبل
خیار                  16 روبل
گلابی                45 روبل
نان                    7 روبل
به طور متوسط یک معلم ویا یک مهندس ماهانه 40 هزار تومان حقوق می گیرند .در صحبتی با یک خانم روسی گفت که حقوق شما در ایران چقدر است گفتم تقریبا 200 دلار گفت من برای کشورم و مردم کشورم متاسفم .وضعیت در زمان کمونیستی خیلی بهتر بود چون همه چیز ارزان بود و اموزش و بهداشت و غیره رایگان بود .
سفر به شهر سن پطرزبورگ
ساعت 8 صبح شنبه 16 تیر ماه به سمت سن پطرز بورگ حرکت کردیم این شهر در سال 1703 به دستور پطر کبیر بنا شدوتا قبل از انکه شهر مسکو بعنوان پایتخت انتخاب گردد این شهر تاریخی پایتخت روسیه بود سن پطرزبورک در شمال غربی روسیه  و در دلتای رود نوا  درشرق خلیج فنلاند قرار دارد  و تا مرز فنلاند 160 کیلومتری فاصله دارد. پطر کبیر علت احداث این شهر را در غربی ترین نقطه روسیه بعنوان پنجره ای به سوی اروپا  و در ارزوی رساندن روسیه به اروپا بنا نهاد برای روسها شهر سن پطرزبورک  که کمونیستها نام لنینگراد بر ان گذاشته بودند نماد مقاومت در جنگ جهانی دوم  بود .مردم این شهر 3 سال در جنگ مقاومت کردند و 900 روز در محاصره بودند  گفته شده بعد از محاصره اولین چیز هایی که مردم خواستند آب جو ،نان و آب بود .
 در راه رفتن به سن پطرزبورک  از شهر نوگراد دیدن کردیم که شهر زیبا و سرسبزی بود .ساعت 30/1 به سن پطرزبورگ رسیدیم .در ان جا یکی از دوستان دکتر که مسئول انجمن اسلامی دانشجویان سن پطرزبورگ بود یک خانه برایمان گرفته بود که صاحب خانه مسلمان بود و زن بسیار محجبه ای داشت که حتی صبحانه و ناهار و شام هم برایمان تهیه می کرد و پس از سه روز 6 هزار روبل بابت زحماتی که کشیده بودند دادیم .
یک شنبه 17 تیر ماه
روز دوم به موزه ارمیتاژ رفتیم و از ان دیدن نمودیم این موزه یکی از مشهورترین و بزرگترین موزه های جهان است  که ارزش سفر به سن پطرز بورک را چندین برابر می کند موزه ارمیتاژ سومین موزه بزرگ جهان است که 24 کیلومتر طول دارد و سه میلیون قطعه تاریخی دارد که اگر یک ماه هم وقت بگذاری برای دیدن دقیق ان وقت کم است . سپس مسجد مسلمانان در این شهر را دیدیم که گفتندحدود 500 هزار مسلمان در این جا زندگی می کنند و تنها یک مسجد دارند که نسبتا مسجد خوب و بزرگی بود و امام جماعت ان هم از ترکیه بود بعد رفتیم کلیسای اسحاق و مسیح در خون را دیدیم و سپس از متروی شهر دیدن کردیم و سوار شدیم که بزرگترین پله برقی جهان به طول 110 متر در این مترو که خود عمیق ترین متروی جهان است که 150 متر زیر زمین است قرار دارد که البته سوار این پله برقی هم شدیم .شب رفتیم کنار رودخانه نوا و صحنه باز شدن 20 پل روی رودخانه را که از ساعت 45/1 بامداد شروع می شود تا ساعت 30/4 دیدیم در سن پطرزبورگ بدلیل کم بودن فاصله طلوع و غروب خورشید بعضی شبها را شبهای سفید می گویند که از سراسر جهان توریستها برای دیدن این شبها به این شهر می ایند که اتفاقا حضور ما هم با این شبها قرین گردیده است .بسیار جالب بود در شهر تعداد 580 پل وجود دارد که تعداد 20 پل فقط روی رودخانه نوا است .در این فاصله دو طرف رودخانه نوا از هم جدا می گردد و هیچ رابطه ای بین دو طرف شهر برقرار نیست و تنها کشتی ها از وسط شهر عبور می کنند .قبل از این برنامه سوار قایق شدیم و تقریبا قسمت های زیادی از شهر را که می گویند 70 درصد شهر روی آب است را از طریق کانال های آبی دیدیم و یک نفر راهنما قسمت های مختلف شهر را توضیح می داد .این ها اثار زیادی را حفظ کرده اند با این که 70 سال نظام کمونیستی بوده اما همه کلیسا ها را حفظ کرده اند و خود شهر هم از 300 سال پیش تا کنون حفظ شده .شهر بسیار تاریخی است و دولت اجازه نمی دهد خانه جدیدی ساخته شود و باید ساختمان ها به همان صورت قدیمی بازسازی شودو اثار مربوط به 3 قرن پیش با حساسیت نگه داری می شود .مثلا خانه ای که در ان پوشکین فلان شعر را گفته و یا خانه ای که راسپوتین در ان مورد سو قصد قرار گرفته و یا پطر کبیر از فلان محل عبور کرده یا خیابان دکابریست ها که در انقلاب روسیه فعال بودند همه   این ها را حفظ کرده اند .تا ان جا که می گویند که 4 شهر در دنیا وجود دارد که به 4خواهران تاریخی معروفند که یکی از این ها سن پطرزبورگ ا ست و سه تای دیگر روم ،استامبول و اصفهان است .
دوشنبه 18 تیر ماه
روز اخر سفر رفتیم به پطرگوف .پطر کبیر یک محل اقامت زمستانی داشته که الان موزه ارمیتاژاست و یک محل اقامت تابستانی داشته که به پطرگوف مشهور است در حاشیه خلیج فنلاند که البته ما در این خلیج سوار قایق بادبانی شدیم و یک ساعتی دور زدیم که برایم بسیار جالب بود چون من نمی دانستم که قایق های بادبانی تنها به کمک باد می تواند با این سرعت زیاد حرکت کند .200 روبل برای یک ساعت قایق سواری اما بسیار جالب بود پطرگوف یک بهشت رویایی است و از زیبایی چیزی کم ندارد .ازمحل کار پطر کبیر و منزل همسر الکساندر پادشاه روسیه و حمام او هم دیدن کردیم اما کاخ خود پطر متاسفانه تعطیل بود چون روز های دوشنبه موزه ها تعطیل است .یک کلیسای بسیار زیبا هم درپطرگوف بود که ان را هم دیدیم و عکس انداختیم .
اطلاعات اماری سن پطرزبورک
جمعیت  4 میلیون و 700 هزار نفر
تعداد موزه 181 عدد که مهمترین ان ارمیتاژ است .
تعداد کتابخانه 1270
سالن تاتر 106
سالن سینما 65
سازمان فرهنگی 417
سه شنبه 19 تیر
صبح روز سه شنبه اماده بازگشت به مسکو شدیم و در راه برگشت از شهر " تور"(tever) دیدن کردیم و شب را در یک هتل در این شهر خوابیدیم .این شهر از نظر طبیعت و سرسبزی زیبا بود اما از لحاظ شهری معمولی بود می گویند به جز مسکو و سن پطرزبورگ که نماد قدرت روس هاست بقیه شهر های ان وضعیتی معمولی دارند و خود روس ها می گویند مسکو هیچ وقت روسیه نمی شود و روسیه هیچ وقت مسکو نمی شود .در کناررودخانه در شهر تور به یک سوژه جالبی برخورد کردم ،به یک زن و مرد که زن روسی و مرد امریکایی بود و با هم ازدواج کرده بودند وقتی متوجه شدند من ایرانی هستم استقبال کردند و تقریبا یک ساعتی در مورد مسائل مختلف سیاسی با هم صحبت کردیم .من از اقدامات منفی امریکا مانند کودتای 28 مرداد ،حمایت امریکا از عراق در جنگ علیه ایران و غرق کردن کشتی ها و زدن اسکله های نفتی ایران  و هواپیمای ایرباس ایران صحبت کردم در مورد ایرباس گفتند اشتباه صورت گرفته اما در سایر موارد جوابی نداشتند وگفتند شما از تروریسم حمایت می کنید خلاصه متاسفانه بحثمان به جایی نرسید .خانم روسی هم با شوهرش هم فکر بود من روابط خوب ایران با روسیه را مطرح کردم و گفتم که ما با هم دوستیم اما گفت خیر این فقط به خاطر مشکلات مالی است و لیوان مقابل خود را برگرداند و گفت روسیه جیبش خالی است و به خاطر فقر مالی به سوی شما امده .از او در مورد اوضاع روسیه قبل از فروپاشی سوال کردم گفت وضعیت قبل از فروپاشی بسیار بهتر بود و خدمات عمومی ،اموزش و پرورش و غیره همه رایگان بود اما الان باید برای همه چیز پول بپردازیم .وی معلم زبان انگلیسی بود از او سوال کردم چرا اوضاع این گونه است و مقصر کیست گفت به قول داستایوسکی دو سوال همیشه در روسیه مطرح بوده 1- مقصر کیست؟ و 2- چه کار باید بکنیم ؟ به هر حال او معتقد بود فاصله فقیر و ثروتمند در این کشور بسیار بالا رفته وامار طلاق بسیار زیاد شده و گفت من برای مردم و کشورم متاسفم .و یک نکته جالب هم در مورد زنان ایران گفت که من فکر می کردم که در ایران زن ها بسیار محدودهستند و به ان ها ظلم می شود اما الان می بینم بچه ها را شما بغل می کنید و دائما به خانم ها احترام می کنید و زن های شما زیبا و اروپایی هستند
پنجشنبه 21 تیر ماه
امروز با دکتر و خانمش رفتیم" موزه شرق" در خیابان " نیکیتز کایا " در این موزه اثاری از ایران ،چین ،مغولستان و برخی دیگر از کشور های شرقی بود و در قسمت ایران عکس هایی از عباس میرزا و فتحعلیشاه و کالاها و اشیا نفیس ، نقاشی و مینیاتور و اشیایی مانند کاسه و ظروف متعدد دیده می شد .برای ناهار رفتیم مکدونالد که البته ما فقط می توانستیم سیب زمینی و ماهی و نوشابه و بستنی بخوریم چون در بقیه غذاها گوشت مرغ و گوسفند و گاو به کار می رود و ذبح شرعی نیست .قیمت یک غذای ماهی و سیب زمینی و نوشابه 100 روبل شد .
جمعه 22 تیر ماه
موزه های کاخ کرملین را که دفعه قبل تعطیل بود بازدید کردیم .چندین کلیسا و موزه اصلی که لباس ها ،تاج ها ، شمشیرها ، کالسکه ها و ادوات تزیینی و گرانقیمت پادشاهان روسیه در ان جا نگه داری می شود .
بعد از ظهر هم به اتفاق دکتر مسجد جامع مسکو را دیدیم به جز این مسجد 4 مسجد دیگر هم در مسکو وجود دارد و تقریبا یک میلیون مسلمان در مسکو زندگی می کنند .برج آستانکینو را نیز از نزدیک دیدیم که در حال تعمیر بود و باز نبود که داخل ان را ببینیم .
شنبه 23 تیر ماه
شنبه صبح برای خرید سوغات به چرکیز رفتیم و کم کم بار سفر را بستم تا بعد از یک سفر 20 روزه به وطن برگردم خاطرات این سفر و دیدنی های آن برایم بسیار جالب بود  و فکر می کنم در نوع نگاه و بینش انسان نسبت به مسائل تاثیر گذار است.
سیدمهدی ساداتی نژاد
مسکو تیرماه 1380
     

موضوع: سفرنامه
نویسنده:مدیر سایت
تاریخ: يکشنبه1خرداد
کلیدواژه ها: خاطرات،روسیه،سن پطرزبورک


آخرین اخبار و مطالب سایت



پاورپوینت دروس دکتر سیدمهدی ساداتی نژاد

 اساتید محترم شرکت کننده در دوره دانش افزائی اندیشه سیاسی می توانند با مراجعه به منوی بخش مطالب قسمت سخنرانی ها  پاور های مربوطه را دریافت فرمایند

برای تحقق جامعه توسعه یافته اسلامی کدامیک اولویت دارد؟
توسعه اقتصادی
توسعه سیاسی
توسعه فرهنگی
توسعه علمی

نمایش نتیجه


پیوندها


آنلاین: 20 نفر
امروز: 0 نفر
دیروز 3 نفر
کل: 188,537 نفر
زمان بارگزاری: 2/13 ثانیه

کلیه حقوق این وب سایت محفوظ و متعلق به دکتر سیدمهدی ساداتی نژاد میباشد.